داداشت
قلبم را شکستی خوردم کردی ویرانم کردی خوشی هایم را از من گرفتی.
اما من شکستن بلد نبودم..........
زندگیم تمام شد.تمام......
خوشی هایم تمام شد. تمام..........
تو تمامش کردی همان تو تو تو تو تو
خدا میداند که هیچ کم نزاشتم اما تو مرا شکستی
آتیش زدی دستت را محکم از دستم کشیدیو رفتی.
قول داده بودی نری اما رفتی..............
ولی بازم دوستت دارم.
همان طور که قول هایت را شکستی دعا میکنم .........
دعا میکنم...... خداوند همان طور که تو مرا شکستی و خوشی هایم را ویران کردی
زندگیت را پور از شادی و و و و کند.
کاش لال میشدم و دعا نمیکردم.
عشق با ع است نه الف و تو این را نفهمیدی.
قریبه بودی آشنا که شدی شکستی
باز هم دوستت دارم برگرد نجاتم ده.
4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/03/27 - 01:34